آبرخ وبلاگ لیلا حکیمیان

متن مرتبط با «گفتی نهال از طوفان می هراسد» در سایت آبرخ وبلاگ لیلا حکیمیان نوشته شده است

حکایتی از ادبیات فاخر فارسى

  • گويند: روزي، زني كه يتيم دار بود به نزد قائم مقام، صاحب كتاب منشئآت و وزير محمد شاه آمد وگفت: زني هستم كه يتيم دارم و غذا براي فرزندان يتيم خويش مي‌خواهم. قائم مقام نام او را پرسيد و آن زن گفت: نامم «مرجمك» است.(مرجمك در ترکی به معني عدس است)قائم مقام، قلم به دست گرفت و نگاشت:انباردار! *ارزني آمد مرجمك نام، گندمگون، ماش فرستاديم، نخود آمد، برنجش دهيد كه برنج است.* به این معنی که : اگر  زنی گندم گون پیشَت آمد که نامش مرجمک بود ، خود سر نیامده بلکه ما فرستادیمش ، به او برنجدهید که در سختی و تنگ دستی است. همان گونه كه مي‌بينيد در اين عبارت از نام شش قلم ازحبوبات ( ارزن، مرجمک، گندم، ماش، نخود،برنج) استفاده شده و هریک در معنای ديگرى بکار رفته.چقدر لذتبخش هست مطالعه و کاوش در ادبیات غنی  فارسی. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فرازى از استاد هوشنگ ابتهاج

  • بر سنگ گوری، تازه نامی هست دارنده این نام را هرگز ندیدم من اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانندو مردمانی هم که چون مندارنده این نام را هرگز ندیدند و نمیداننداما ؛هرکس که اینجا هستبا خشم و فریادی گ, ...ادامه مطلب

  • سخنى كاربردى از زيگموند فرويد

  • برای مدت طولانى از كسى متنفر نباشيدچون تنفر تبديل به نقطه ضعفتان مى شودياد بگيريد آن فرد را از دايره مورد نظر توجه تان خارج كنيد. , ...ادامه مطلب

  • قطعه اي از کتاب"روياي تبت"

  • یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟" قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند.نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عط, ...ادامه مطلب

  • غزلى زيبا از استاد شهريار به مناسبت عاشوراى حسينى

  • شیعیان، دیگر هوای نینوا دارد حسین / روی دل با کاروان کربلا دارد حسین از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست / مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین می‌برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم / بیش ازینها حرمت کوی منا دارد حسین بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب / کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند / تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب / ورنه این بی حرمتی ها کِی روا دارد حسین؟ سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق / می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین او وفای عهد را با سر کند سودا ولی / خون به دل از ک,غزلی زیبا از علی کریمان,غزلی زیبا از شهریار,غزلي زيبا از سعدي,غزلی زیبا از سایه,غزلی زیبا از,غزلی زیبا ازحافظ,غزلی زیبا از حسین منزوی,غزلی زیبا از محمدعلی بهمنی,غزلی زیبا از عراقی,غزلی زیبا از خواجوی کرمانی ...ادامه مطلب

  • ناگهان، چقدر زود دیر می شود...

  • یکی از روزهای چهل سالگیتدر میان گیر و دار زندگی ملال آورتلابه لای آلبوم عکس هایتعکس دختری مو مشکی را پیدا میکنیزندگی برای چند لحظه متوقف میشودو قبض های برق و آب برایت بی اهمیتتازه میفهمیبیست سال پیشچه بی رحمانهاو را در هیاهوی زندگی جا گذاشتی!,ناگهان چقدر زود دیر می شود,ناگهان چقدر زود دیر می شود قیصر امین پور,ناگهان چقدر زود دیر می شود از کیست,ناگهان چه زود دير ميشود,شعر ناگهان چقدر زود دیر میشود,و ناگهان چقدر زود دير ميشود,و ناگهان چه زود دیر می شود,شعر ناگهان چه زود دیر می شود,متن کامل ناگهان چقدر زود دیر می شود,ای دریغ وحسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می شود ...ادامه مطلب

  • گفتی نه ...

  •   خواستم پنجره را باز کنم گفتی نهجای ِ مهتاب تو را ناز کنم گفتی نه دست بردم بزنم پرده به یکسو و خودمخانه را غرق در آواز کنم گفتی نه به سرم زد گل ِ گلدان اتاقت بشومعطر خود را به تو ابراز کنم گفتی نه آرزو داشتم آیینه شوم تا که تو رایک دل ِ سیر برانداز کنم گفتی نه زخمه برداشتم از شوق شده مثل نسیمتاری از موی ِ تو را ساز کنم گفتی نه آمدم حافظ ِ آن شاخه نباتت باشمعشق را ساکن ِ شیراز کنم گفتی نه زیر آوار سکوتی که به جانم می ریختلب گشودم سخن آغاز کنم گفتی نه دلخور از تو به در باز قفس خیره شدمآسمان گفت که پرواز کنم .. گفتی نه ! شهراد میدری,گفتی نهال از طوفان می هراسد,گفتی نه و عمری سپری شد,گفتی نه,شعر گفتی نه,چرا گفتی نه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها