دیروز زنی را دیدم که مرده بودو مثل ما نفس میکشید راستی یک زن چطور میمیرد؟مرگش چگونه استیا لبخند به لب نداردیا آرایش نمیکندیا دست کسی را نمیفشاردیا منتظرآغوشی نیستیا حرف عشق که میشنود، پوزخند میزند آری زنها اینگونه میمیرند "گابریل گارسیا مارکز" , ...ادامه مطلب
یک روزنامه نگار انگلیسی نوشته بود:بهشت جاییست که در آن پلیسهایش بریتانیایی باشند , آشپزهایش ایرانی , صنعتگرانش آلمانی , کارگرانش چینی , عاشقانش فرانسوی , حوریهایش مانکنهای ایتالیایی و همه اینها را سوییسیها اداره کنند .و جهنم جاییست که پلیسهایش آلمانی باشند , آشپزهایش تایلندی , صنعتگرانش چینی , کارگرانش عرب , عاشقانش سوییسی , حوریهایش آفریقایی و همه اینها را ایرانیها اداره کنند ... !!! , ...ادامه مطلب
خواستم پنجره را باز کنم گفتی نهجای ِ مهتاب تو را ناز کنم گفتی نه دست بردم بزنم پرده به یکسو و خودمخانه را غرق در آواز کنم گفتی نه به سرم زد گل ِ گلدان اتاقت بشومعطر خود را به تو ابراز کنم گفتی نه آرزو داشتم آیینه شوم تا که تو رایک دل ِ سیر برانداز کنم گفتی نه زخمه برداشتم از شوق شده مثل نسیمتاری از موی ِ تو را ساز کنم گفتی نه آمدم حافظ ِ آن شاخه نباتت باشمعشق را ساکن ِ شیراز کنم گفتی نه زیر آوار سکوتی که به جانم می ریختلب گشودم سخن آغاز کنم گفتی نه دلخور از تو به در باز قفس خیره شدمآسمان گفت که پرواز کنم .. گفتی نه ! شهراد میدری,گفتی نهال از طوفان می هراسد,گفتی نه و عمری سپری شد,گفتی نه,شعر گفتی نه,چرا گفتی نه ...ادامه مطلب